Web Analytics Made Easy - Statcounter

کارگردان فیلم «برادران لیلا» ضمن اشاره به این که داستان شخصیت‌های فیلمش فوق العاده تراژیک هستند گفت: بخشی از این فیلم ادای احترام به فیلم «پدرخوانده» ساخته «فرانسیس فورد کاپولا» است.

به گزارش ایسنا، همزمان با آغاز اکران عمومی فیلم «برادران لیلا» در فرانسه، سعید روستایی نویسنده و کارگردان این فیلم گفتگویی درباره زوای مختلف این فیلم با نشریه سینمایی «c'est quoi le cinéma» انجام داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 «برادران لیلا» به نویسندگی و کارگردانی سعید روستایی نخستین نمایش جهانی خود را در بخش مسابقه جشنواره کن امسال تجربه کرد و در نهایت جایزه بهترین فیلم بخش اصلی این رویداد را از نگاه هیات داوران فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم (فیپرشی) کسب کرد. کمپانی «وایلد بانچ» که حق پخش فیلم «برادران لیلا» را بر عهده دارد، این فیلم دو ساعت و چهل پنج دقیقه‌ای را از ۲۴ آگوست (دوم شهریور) در سینماهای فرانسه اکران می‌کند.

چرا اسم فیلم «لیلا و برادرانش» است (عنوان فیلم به فرانسوی Leila et ses frères است) نه «لیلا و پدرش»؟

سعید روستایی: این فیلم به فارسی «برادران لیلا» نام دارد. پدر در این فیلم بیش از هر چیز یک مانع است و  این برادران او هستند که لیلا به طور خاص به آنها اهمیت می دهد. اما به نظر من شخصیت اصلی، خانواده و هسته خانواده است و سوژه فیلم پیداکردن کار است.

به نظر من چشمگیرترین سکانس فیلم سکانس عروسی است که مانند یک جشن شروع می شود و تقریباً مانند یک اعدام در ملاء عام به پایان می رسد. در مورد تولید و توسعه این صحنه برایمان بگویید؟

روستایی: «خنده‌دار است، یکی از دوستان پس از دیدن این صحنه به من گفت که این صحنه او را عصبانی کرده است و اگر برادران به عروسی می‌آمدند و کسانی را که با آنها درگیری دارند را می‌کشتند، برایش دردناک بود و اگر  فیلم همانجا تمام می‌شد تماشاگران احساس خوبی می‌کردند. من پاسخ دادم که بله بیننده احساس خوبی خواهد داشت اما دیگر منطقی در داستان من وجود نخواهد داشت و در این صورت این سکانس نه در ابتدا و نه در پایان فیلم نقشی ندارد، پیوستگی داستان است که ادامه فیلم را توجیه می‌کند. در ایران تعبیری هست که می گوید اگر می خواهی یک نفر را زمین بزنی باید از ارتفاع زیاد این کار را انجام دهی تا صدای شکستن استخوانش را متوجه شود. ایده واقعاً این بود که سقوط این شخصیت به جهنم ناگهانی را ببینیم و درست است که همه چیز در این ازدواج دروغ است و فقط ظاهر هستند، اما باید تهی بودن این مراسم را نشان می‌دادیم.

«براران لیلا» و «متری شیش و نیم» جنبه بسیار شکسپیرانه دارند، نسبت شما با تئاتر شکسپیر چیست؟

روستایی: نمایشنامه‌های زیادی از شکسپیر و دیگران خوانده ام، اما چیزی که باعث می شود در این فیلم به آن  فکر کنید تراژدی است. داستان شخصیت‌های من فوق العاده تراژیک است. این فیلم بازتاب زندگی مردم ایران است که با تورم درگیر هستند. فاجعه این است که طبقه متوسط در حال از بین رفتن است، فقرا فقیرتر می شوند و درصد بسیار کمی از جمعیت بسیار ثروتمند می شود.

به نظرم رسید که روابط میان خواهر و برادرها مشابهتی با برادران و خواهران فیلم «پدرخوانده» ساخته «کاپولا» دارد. آیا به موضوع در هنگام نوشتن فیلمنامه فکر کرده اید؟

 من عاشق «پدرخوانده» هستم و یکی از فیلم های مورد علاقه من است، اما درباره روابط خواهر و برادر به آن فکر نکرده بودم. از طرفی سکانسی دارم که مستقیماً به پایان قسمت نخست «پدرخوانده» اشاره دارد. این صحنه تغییر لباس از سیاه به سفید است و من واقعاً سعی کردم در تدوین، در صحنه‌پردازی، اشاره روشنی برای ادای احترام به شاهکار «کاپولا» داشته باشم.

فیلمبرداری این فیلم کجا انجام شده اشت؟ خانه قدیمی در فیلم، استودیو بود؟

«در واقع دو خانه کوچک بود که در یک محله فقیرنشین در جنوب تهران پیدا کرده بودیم و سعی کردیم این دو را با هم ترکیب کنیم تا یک خانه بسازیم، یک لوکیشن فیلمبرداری 90 متری. بنابراین در واقع نحوه کار ما روی صحنه، با تمام نورها و غیره، ممکن است شبیه یک استودیو باشد، اما این یک لوکیشن واقعی است. ما تغییرات زیادی ایجاد کردیم، حتی ستون‌هایی را خریدیم تا آن‌طور که می‌خواهیم فضا را ایجاد کنیم. اکنون پس از پایان فیلمبرداری، مالکان محل را برای ساختن یک ساختمان 7 طبقه تخریب کرده اند.

 از خشونت و عصبیت شخصیت لیلا و قاچاقچی در فیلم بسیار متاثر شدم، این شخصیت ها برای من نقطه مشترکی دارند که در واقع مبارزه با سرنوشتی است که برخلاف خواسته آنها پیش رفته است. شما هم مثل این شخصیت ها سینما را مثل مبارزه می دانید؟

سینما برای من زندگی است و زندگی نیز در نهایت یک مبارزه است. کسی را نمی‌شناسم که از داشته های خود کاملاً راضی باشد. همه می خواهند اوضاع بهتر شود.

در فیلم «متری شیش و نیم»، دو بازیگر اصلی نقش یک پلیس و یک قاچاقچی مواد مخدر را بازی کردند. در این فیلم آنها با هم برادر هستند که با حفظ تنش، پویایی کاملاً متفاوتی بین دیالوگ‌های دیده می‌شود. آیا این چیزی است که می خواستید بعد از فیلم قبلی‌تان با آنها بر این روال کار کنید؟

در زمان نوشتن به بازیگران فکر می‌کنم و این به خاطر بازی در فیلم قبلی من نیست که آنها را بکار بگیرم، حتی اگر با نوید و پیمان خیلی دوست باشیم. با این وجود، بازیگران واقعاً در هنگام نوشتن در ناخودآگاهم خودشان را به من تحمیل می کنند. 

در چند سکانس خانواده را در حال تماشای تلویزیون می‌بینیم، به خصوص شبکه‌های خبری که دونالد ترامپ را نشان می‌دهد و همچنین آنها را در حال تماشای مسابقات کشتی کج زیادی می بینیم. در مورد تأثیر فرهنگ آمریکا در ایران برایمان بگویید؟

تا آنجا که به فرهنگ آمریکایی مربوط می شود، من جایی در جهان را نمی شناسم که تأثیری نگرفته باشد. در طرف مقابل آنچه مهم است این است که ما شاهد تقابل بین خیر و شر هستیم، آیا آنچه که آنها تماشا می کنند واقعاً اتفاق می افتد، آیا صحنه سازی است؟ این یک لایت موتیف (الگوی تکرار شونده) است که در طول فیلم خواهیم دید، آیا واقعاً این پدر تمام پول خود را صرف خرید هدایایی برای این عروسی می کند؟ همینطور آیا این مراسم یک صحنه سازی پنهان نیست؟ بنابراین این واقعیت که آنها کشتی کج را تماشا می کنند به نوعی نماد همه اینها است.

تماشاخانه ببینید| یک اقدام عجیب میان دو کشور/ قرض دادن قلب امپراطور برزیل که در پرتغال نگهداری می‌شود به کشور برزیل پس از دو قرن ببینید | رو در رو شدن زورگیر اتوبان نیایش با دادستان تهران در حضور مالباختگان فیلم های دیگر

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: برادران لیلا سعید روستایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۳۹۸۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نامه سرگشاده محمد قوچانی به تامین اجتماعی؛ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمی‌شناسد؟

 محمد قوچانیروزنامه نگار و سردبیر و صاحب‌امتیاز نشریات "آگاهی نو" و "کتاب نامه" طی نامه‌ای سرگشاده به سازمان تامین اجتماعی، روش برخورد "مغازه"ای کارشناسان این سازمان را برای تایید لیست بیمه مطبوعات مورد نقد قرار داده است‌.   متن این نامه که در صفحه‌ی شخصی او در اینستاگرام منتشر شده به این شرح است:   این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی دو مجله "آگاهی نو" و "کتاب نامه" با تولید محتوایی بیش از دو هزار صفحه در سال چهار نفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر می‌گیرند.   فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آن‌ها بیمه رد می‌شود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم چون بودجه‌اش را نداریم و تا حالا خودمان هم‌زمان منشی و مدیر هم بوده‌ایم. درباره این چهار نفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت می‌کنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف می‌دهند.

سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل می‌کند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و چون حرفه روزنامه‌نگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس می‌کند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم. بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله بیرون مجله هستیم به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهی نو را تعطیل اعلام می‌کند و تخفیف ارشاد را لغو می‌کند.   مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سرزده تشریف آوردند و هرچه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشته‌های ما را نشان داده بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است.   سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید می‌شود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمی‌شناسد؟ چرا فکر نمی‌کنند من هر روز نمی‌توانم کتاب‌هایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم ؟ نمی‌توانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو می‌کنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمی‌توانم با روزنامه‌نگاران برخورد اداری کنم!

ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیردولتی) بنگاه‌های ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد . اگر ما بیکاره بودیم که دفتر مجله اجاره نمی‌کردیم . چرا در شب‌های صفحه‌بندی که تا صبح کار می‌کنیم بازرس نمی‌فرستید؟ اصلا چرا مجله را ورق نمی‌زنید که کارنامه ما را ببینید . قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل می‌کند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر می‌شود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکره اش را بالا ببریم. روزنامه‌نگاری را به رسمیت بشناسید ... رونوشت : ۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲. وزارت کار ۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک ... کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نقطه جوش تلویزیون؛ از قوچانی تا آذری‌جهرمی/ وقتی «اوج» به داد «سیما» می‌رسد!

دیگر خبرها

  • کتاب شعر «ناله‌های امپراطور» در بروجرد رونمایی شد
  • اکسپو وعده صادق ۲ بود/ لزوم اصلاح رفع تعهد ارزی از ۳ کشور همسایه
  • نظر هیات منصفه دادگاه مطبوعات درباره رویداد ۲۴ و مجله ناداستان 
  • هیئت منصفه دادگاه مطبوعات مدیرمسئول رویداد۲۴ را مجرم دانست
  • طنز امروز باید به استاندارد طنز گل‌آقا برسد/ما در جریان کاستی‌های حوزه طنز هستیم و برای جبران آن تلاش می‌کنیم
  • نامه سرگشاده محمد قوچانی به تامین اجتماعی؛ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمی‌شناسد؟
  • طلافروشان ماهانه ۸۰۰ هزار تومان مالیات دادند
  • نامه سرگشاده محمد قوچانی به سازمان تامین اجتماعی
  • رعایت حقوق مصرف کننده با ثبت موجودی طلا در سامانه
  • رعایت حقوق مصرف کننده با ثبت موجودی طلا در سامانه تجارت