«برادران لیلا»ی سعید روستایی مجوز نگیرد، آبروی سینمای ایران میرود
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۶۵۳۳۷
فیلم جدید سعید روستایی با ایفای نقش نوید محمدزاده، ترانه علیدوستی، پیمان معادی و سعید پورصمیمی در حالی قرار است در بخش رقابتی هفتادوپنجمین جشنواره فیلم کن که از ۲۷ اردیبهشت آغاز میشود، شرکت کند که تاکنون هیچگونه جزئیاتی از موضوع و داستان آن منتشر نشده است.
در پی این اتفاق و با توجه به این که مسئولان سازمان سینمایی نیز هنوز این فیلم را مشاهده نکردهاند، برخی از رسانهها و مطبوعات نکاتی را مطرح کردهاند که بیانگر برخی نگرانیها نسبت به پخش نشدن یا سانسور این فیلم پس از شرکت در جشنواره فیلم کن برای اکران در سینماهای ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ناصر سهرابی این مورد اظهار کرد: «سعید روستایی، کارگردان فیلم «برادران لیلا»، یکی از جوانان آیندهدار سینمای ایران است. او با اولین حضورش در سینمای حرفهای نشان داد که از چه ذوق و قریحهای برخوردار است و سینمای این سالهای ایران چقدر به امثال او و هومن سیدی احتیاج دارد. این نسل جدیدی که وارد سینمای ما شده با تامل، تفکر و اندیشه نگاهش را به تصویر میکشد. البته که شاید حاشیههای زیادی در سینما وجود داشته باشد اما اگر بخواهیم به اصل موضوع بپردازیم، باید گفت نسل جدیدی وارد سینما شده که سعید روستایی یکی از آنهاست و این نسل میتواند از بهترینهای کارگردانی در سالهای آینده باشد.»
او با اشاره احتمال جذاب بودن داستان فیلم «برادران لیلا» با توجه به کارنامه هنری و سابقه فیلمسازی روستایی افزود: «کارنامه سعید روستایی با همین تعداد اندک فیلمی که تولید کرده، نشان داده او پلهپله مسیر پیشرفت را طی میکند و حتما در فیلم جدیدش، «برادران لیلا» نیز با قصه و اندیشههای جدید این کارگردان جوان روبهرو خواهیم شد.»
این کارشناس و منتقد سینما با بیان این که دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سالهاست که برای فیلمسازان به یک مکگافین تبدیل شده، بیان کرد: «فیلمسازان برای دریافت پروانه ساخت ابتدا باید فیلمنامه خود را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عرضه کنند و مجوز بگیرند. همچنین طی تعهدنامهای فیلمساز موظف است که فیلم را طبق همان فیلمنامه بسازد. در این میان برخی شیطنت کرده و تلاش کردند نسبت به فیلمنامه عمل نکنند و خواستههای خود را پس از دریافت پروانه در فیلم به تصویر بکشند و همین موضوع عامل درگیری فیلمسازان با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است.»
سهرابی درباره احتمال تنش میان سازمان سینمایی و عوامل فیلم «برادران لیلا» و جلوگیری از پخش یا سانسور بیش از حد آن پس از اکران این فیلم در جشنواره فیلم کن عنوان کرد: «از این جهت مطمئنم که برای فیلم «برادران لیلا» مشکلی پیش نمیآید چرا که جواد نوروزبیگی از تهیهکنندگان باسابقه و خوب سینمای ایران است و در جایگاه تهیهکننده این فیلم اشتباه نمیکند و به نظر نمیرسد کاری کرده باشد که برای دریافت مجوز با مشکل مواجه شود.»
او تصریح کرد: «با این حال اگر فیلم «برادران لیلا» نتواند مجوز دریافت کند یا بخشهایی از آن حذف شود، قطعا تبعات بدی برای سینمای ایران خواهد داشت؛ مخصوصا حالا که به بخش بینالمللی یکی از بزرگترین جشنوارههای دنیا رسیده و قرار است به نقد و بررسی گذاشته شود.»
این کارشناس و منتقد سینما خاطرنشان کرد: «سینمای ایران در سالهای اخیر حرفهای زیادی برای گفتن داشته و فیلمسازهای ما برای مواجه نشدن با مشکلات باید با حواسجمع حرکت کنند. اگر قرار است بازار داخلی و بینالمللی را با هم حفظ و جوایز ارزنده کسب کنیم، باید نگاهمان را تغییر دهیم و با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همسو باشیم. فیلمساز در این کشور مجوز گرفته، فیلم در ایران ساخته شده و همه چیز ایرانی است؛ پس باید کمی بیشتر نسبت به مقررات و آئینهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پایبند باشیم.»
سهرابی با اشاره به مبهم بودن داستان فیلم «برادران لیلا» اضافه کرد: «از آن جا که هنوز فرصتی ایجاد نشده تا خبرنگاران و سینماگران این فیلم را تماشا کنند، «برادران لیلا» اصطلاحا مانند یک هندوانه در بسته است و تا زمانی که فیلم دیده نشود، نمیتوان فهمید که سعید روستایی در اثر جدیدش چه کرده است. البته که روستایی کارگردان جسوری است و کارش را بلد است. به سنش نباید نگاه کرد چرا که او جلوتر از سنش حرکت میکند و کارنامهای که تا امروز داشته، نشان میدهد در آینده باید منتظر آثار بهتری نیز از او باشیم.»
۲۵۹۲۵۹
کد خبر 1625039منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران سعید روستایی نوید محمدزاده پیمان معادی اکران سینما جشنواره فیلم کن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برادران لیلا سینمای ایران سعید روستایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۶۵۳۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام